ترجمه مقاله

صاحب خرد

لغت‌نامه دهخدا

صاحب خرد. [ ح ِ خ ِ رَ ] (ص مرکب ) عاقل . خردمند. دانا :
شگفتی فروماند صاحب خرد
که نه آدمی بود و نه دام و دد.

نظامی .


به است از دد انسان صاحب خرد
نه آنسان که در مردم افتد چو دد.

سعدی (بوستان ).


جوانمرد و صاحب خرد دیدمش
به مردانگی فوق خود دیدمش .

سعدی (بوستان ).


بد اندر حق مردم نیک و بد
مگو ای جوان مرد صاحب خرد.

سعدی (بوستان ).


ترجمه مقاله