ترجمه مقاله

صالح

لغت‌نامه دهخدا

صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن علی بن عطیه ٔ اضخم ، مکنی به ابی محمد بصری . علامه در خلاصةالاقوال فی علم الرجال و حسن بن داود در باب دوم رجال از او نام برده اند و گویند اخباری و ضعیف بوده است . و بعضی گویند شاید وی همان صالح بن علی بن عطیه ٔ بغدادی است و برخی او را با صالح ابومحمد یکی شمرده اند. در جامعالرواة آمده است که ابراهیم بن عقبةاز وی روایت کند. (تنقیح المقال ج 2 صص 93 - 94).
ترجمه مقاله