ترجمه مقاله

صالح

لغت‌نامه دهخدا

صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن حرب بن خالد، مکنی به ابی معمر. وی مولای سلیمان بن علی بن عبداﷲبن عباس هاشمی است . از عبدالاعلی سامی و سلام بن ابی خبزة و خالدبن یزید هدادی و اسماعیل بن یحیی تمیمی روایت کند و از وی ابوبکربن ابی الدنیا و عبیدالعجل و احمدبن ابی عوف بزوری و عبداﷲبن محمدبن ناجیه و ابوحامد محمدبن هارون حضرمی روایت کنند. صالح به بغداد سکونت داشت . (تاریخ بغداد ج 9 صص 316 - 317). عسقلانی گویدوی مکنی به ابی محمد است و از سلام بن مطیع روایت کند و محمدبن اسحاق و جز او از وی روایت کنند و ابن حبان او را ثقة دانسته است . (لسان المیزان ج 3 ص 168).
ترجمه مقاله