صب
لغتنامه دهخدا
صب . [ ص َب ب ] (ع مص ) ریختن . ریختن آب و افشاندن آن . قوله تعالی : انا صببنا الماء صباً (قرآن 25/80). || توسعاً، رسیدن مصیبت . فرود آمدن بلا و نازله :
صبت علی مصائب لو انها
صبت علی الایام صرن لیالیا.
صبت علی مصائب لو انها
صبت علی الایام صرن لیالیا.
(منسوب به فاطمه (ع )).