صبحی ساوجی
لغتنامه دهخدا
صبحی ساوجی . [ ص ُی ِ وَ ] (اِخ ) صاحب مجمعالخواص آرد: وی نامرادی درویش وش و ریاضت کش بود. اوقات خود را بشعر میگذرانید و صبح و شام یک مثقال تریاک یومیه اش بود(!) از اوست :
چون نی دلم از یاد تو خالی نفسی نیست
بر یاد تو مینالم و فریادرسی نیست
از تیر غم و ناوک اندوه نترسم
من آتشم اندیشه ام از خار و خسی نیست .
چون نی دلم از یاد تو خالی نفسی نیست
بر یاد تو مینالم و فریادرسی نیست
از تیر غم و ناوک اندوه نترسم
من آتشم اندیشه ام از خار و خسی نیست .
(مجمع الخواص صص 281 - 282).