صبحی
لغتنامه دهخدا
صبحی . [ ص ُ ] (اِخ ) وی از مردم همدان است و به هندوستان رفت و در خدمت شاه جهان به سر می برد و در جنگی به قتل رسید. ازوست :
هر طرف می نگرم شعله ٔ عالم سوزی است
آنکه دل را نکند داغ کدام است اینجا؟
هر طرف می نگرم شعله ٔ عالم سوزی است
آنکه دل را نکند داغ کدام است اینجا؟
(قاموس الاعلام ترکی ).