ترجمه مقاله

صبح خند

لغت‌نامه دهخدا

صبح خند. [ ص ُ خ َ ] (ص مرکب ) بشاش . خرم . شادان .آنکه خنده ٔ او در صفا ماننده ٔ صبح بود :
جهان روشن بروی صبح خندت
فلک در سایه ٔ سرو بلندت .

نظامی .


ترجمه مقاله