ترجمه مقاله

صخرة

لغت‌نامه دهخدا

صخرة. [ ص َ رَ ] (اِخ ) وی خواهر حصین عمری است که از فتاکان بود و با کمک اُخینس جهنی ، مردی بازرگان از مردم کنده را بکشتند و مال او را قسمت کردند، سپس اخینس حصین را بفریفت و او را بکشت . چون دیری بگذشت و از حصین خبری بازنیامد صخرة خبر وی از همسایگان خود مراح وجرم بپرسید و چون اخینس این بشنید گفت :
... کصخرة اذ تسائل فی مراح
و فی جرم و علمهما ظنون
تسائل عن حصین کل رکب
و عند جهینة الخبرالیقین .

(عیون الانباء ج 1 ص 182).


ترجمه مقاله