ترجمه مقاله

صخیخ

لغت‌نامه دهخدا

صخیخ . [ ص َ ] (ع اِ) آواز سنگ . (منتهی الارب ). || آواز زدن چیزی سخت را بر صخرة. || (مص ) بمنقار زدن زاغ پشت شتر را. (قطر المحیط).
ترجمه مقاله