ترجمه مقاله

صدرالدین

لغت‌نامه دهخدا

صدرالدین . [ ص َ رُدْ دی ] (اِخ ) شیخ الشیوخ محمدبن شیخ الشیوخ عمادالدین محمودبن حمویة الجوینی . وی در مذهب بارع شد و فتوی داد و درس گفت و مقامی ارجمند یافت . الملک الکامل او را برسالت نزد خلیفه فرستاد تا از وی کمک خواهد و فرنگیان را که دمیاط را متصرف شده بودند براند، لیکن صدرالدین را در موصل مرگ فرارسید و به سال 617 هَ . ق . بسن هفتاد و سه سالگی درگذشت . (حسن المحاضره ص 186).
ترجمه مقاله