ترجمه مقاله

صدرالدین

لغت‌نامه دهخدا

صدرالدین .[ ص َ رُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن فخرالملک مظفربن نظام الملک . وی پس از کشته شدن پدر خویش بدست فدائیان متقلد وزرات سلطان سنجر شد و تکبر و نخوت را پیشه ساخت ودر اخذ اموال سلطانی دلیری کرد و هنگامیکه سنجر غزنین را مسخر کرد صدرالدین جواهر گرانمایه ای را که در خزائن آل سبکتکین بود بتصرف آورد و چون این داستان به سنجر رسید بقتل او فرمان داد و سپاهیان او را با گرز و چماق بکشتند. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 513). و رجوع به دستور الوزراء چ نفیسی صص 188 - 189 شود.
ترجمه مقاله