ترجمه مقاله

صدر

لغت‌نامه دهخدا

صدر. [ ص َ ] (اِخ ) میرزا صدرالدین محمد. وی یکی از شعرای فارس و از نژاد جابربن عبداﷲ انصاری است . جد اعلای او را امیر تیمور از گرجستان باصفهان برد و اولاد و احفاد او در اصفهان برتبه ٔ وزارت نایل گشتند.پدر و جد مادری صدر در آشوبی بقتل رسیدند و او در عهد شباب از راه کابل به هندوستان گریخت و مدتی هم درکشمیر اقامت کرد. آنگاه بشاهجهان آباد و از آنجا به لکهنو رفت و بقیه ٔ عمر را در آنجا گذرانید. ازوست :
ز آنروز که از برم شد آنماه
میریزم اشک و میکشم آه
اشکی و چه اشک ؟ اشک حسرت
آهی و چه آه ؟ آه جانکاه .

(قاموس الاعلام ترکی ).


ترجمه مقاله