ترجمه مقاله

صدید

لغت‌نامه دهخدا

صدید. [ ص َ ] (ع اِ) زردآب . (منتهی الارب ) (ربنجنی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء) :
باز کافر خورد شربت از صدید
هم ز قوتش زهر شد در وی پدید.

مولوی .


|| ریم . خون بریم آمیخته . خونابه . رطوبة سیالة... تستحیل الیها اللحم الفاسد. (بحر الجواهر). || آب گرم دفزک . || ناله . || فریاد. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله