ترجمه مقاله

صرد

لغت‌نامه دهخدا

صرد. [ ص َ رَ ] (ع مص ) سرمازده شدن . (منتهی الارب ). || پشت ریش گردیدن اسب . (منتهی الارب ). زخم شدن موضع زین . || پاره پاره برآمدن مسکه ٔ مشک . (منتهی الارب ). || بازماندن دل کسی از کسی و سرد شدن . (منتهی الارب ). || درآمدن تیر و درگذشتن . (منتهی الارب ). گذارده شدن تیر. || خطا کردن تیر. از لغات اضداد است . (منتهی الارب ). || سرما یافتن .
ترجمه مقاله