ترجمه مقاله

صریمة

لغت‌نامه دهخدا

صریمة. [ ص َ م َ ] (ع مص ، اِمص ) عزیمت بر کاری و نیک دل نهادن بر آن . (منتهی الارب ). عزیمت . (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ) : وآن مصلحت را چنانکه ذکر رفته است به عزیمت و صریمت و کیاست و شجاعت کفایت کرد. (جهانگشای جوینی ). || قطع کردن کاری .(غیاث اللغات ). || (اِ) پاره ای از ریگ توده ٔ جدا. (منتهی الارب ). ریگ جداگانه . (مهذب الاسماء). || (ص ) زمین دروشده کشت . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله