ترجمه مقاله

صعق

لغت‌نامه دهخدا

صعق . [ ص َ ع ِ ] (ع ص ) آنکه بشنیدن آواز سخت بیهوش گردیده باشد. || منتظر و متوقع صاعقه از شدت هول . || مرد سخت آواز. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله