صف شکوف
لغتنامه دهخدا
صف شکوف . [ ص َ ش ُ ] (نف مرکب ) شکافنده ٔ صف . برهم زننده ٔ صف . درنده ٔ صف دشمن :
فلا دید در لشکر افتاده نوف
از آن زخم و آن حمله ٔ صف شکوف .
رجوع به صف و شکوف شود.
فلا دید در لشکر افتاده نوف
از آن زخم و آن حمله ٔ صف شکوف .
اسدی .
رجوع به صف و شکوف شود.