ترجمه مقاله

صلح طلب

لغت‌نامه دهخدا

صلح طلب . [ ص ُ طَ ل َ ] (نف مرکب ) صلح جو. آشتی خواه . جوینده ٔ صلح . طلبنده ٔ صلح . آرام جوی . رجوع به صلح شود.
ترجمه مقاله