ترجمه مقاله

صمصامة

لغت‌نامه دهخدا

صمصامة. [ ص َ م َ ] (ع اِ) تیغ که بازنجهد از زخم . (مهذب الاسماء). تیغ بران که بازنگردد. (منتهی الارب ). || (ص ) رجل صمصامة و فرس صمصامة. گذرنده ٔ در کار و عزیمت . || درشت . || استوار. در همه معانی رجوع به صمصام شود.
ترجمه مقاله