ترجمه مقاله

صنیعی

لغت‌نامه دهخدا

صنیعی . [ ص َ ] (ص نسبی ) مصنوعی . ساختگی . مقابل طبیعی . || طبیعی . فطری . جبلی (ظاهراً) درعبارت زیر : از آنجا که الف طبیعی و عشق صنیعی و شفقت اصلی و رأفت جبلی بود خواست که درشود... (سندبادنامه ص 116). اگر چند میان من و خوک مباینتی طبیعی و مباعدتی صنیعی است ... (سندبادنامه ص 167).
ترجمه مقاله