ترجمه مقاله

صورت برداشتن

لغت‌نامه دهخدا

صورت برداشتن . [ رَ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) طرح برداشتن . (آنندراج ). تصویر برداشتن . عکس گرفتن :
قضا ز پایه ٔ قدر تو صورتی برداشت
زمانه نام نهادش سپهر کیوانی .

حاج محمدخان قدسی (از آنندراج ).


|| سیاهه کردن اسباب و اثاثه را. ثبت کردن اثاثه و دیگر چیزی را در کاغذی .
ترجمه مقاله