ترجمه مقاله

صورت زشت کردن

لغت‌نامه دهخدا

صورت زشت کردن . [ رَ زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نام کسی را زشت کردن .کسی را بدنام کردن . برای کسی سخن چینی کردن چنانکه او را از نظر اندازند : چه چاره بود جز از فرمانبرداری که مضربان مفسد صورت من زشت کرده بودند. (تاریخ بیهقی ). امیر محمد... جستجوی کارهای برادر کردی و همیشه صورت او زشت می گردانید. (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله