ترجمه مقاله

ضال

لغت‌نامه دهخدا

ضال . (ع اِ) درخت که از آن کمان کنند. کُنار که از باران آب بخورد. کُنار دشتی یا درخت دیگر. کُنار. درخت کُنار دشتی . (منتخب اللغات ). میوه ای است سرخ چون عناب و آن را بفارسی کُنار خوانند و بعربی ثمرةالسّدر خوانند و در هندوستان بِبْر گویند. (آنندراج ) (برهان ). اسم سدر جبلی است . سدر. (تذکره ٔ انطاکی ). سدر دشتی . نام ثمر سدر است . درختی است در بادیه و ذکرش در اشعار بسیار آمده . (نزهة القلوب ).
ترجمه مقاله