ترجمه مقاله

ضبة

لغت‌نامه دهخدا

ضبة. [ ض َب ْ ب َ ] (ع اِ) سوسمار ماده یا یک سوسمار. (منتهی الارب ). ضبة المکون ؛ سوسمار که خایه بسیار دارد در شکم . (مهذب الاسماء). || شکوفه ٔ خرما که گل نکرده باشد. || پوست سوسمار که برای روغن پیراسته باشند. || آهنی است پهن که بدان در را بند کنند. ج ، ضَب ّ، ضِباب . || (اِخ ) نام مردی است . || (اِخ ) نام ماده شتر احبش بن قلع عنبری . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله