ترجمه مقاله

ضبح

لغت‌نامه دهخدا

ضبح . [ ض َ ] (ع مص ) ضُباح . برآوردن و شنوانیدن اسبان آواز انفاس خود را در دویدن . || پویه دویدن اسپان . (منتهی الارب ). || از حال بگردانیدن آتش و آفتاب چیزی را. (تاج المصادر) (زوزنی ). گردانیدن آتش و آفتاب گونه ٔ چیزی را اندک نه بغایت . (منتخب اللغات ). پرهودن : ضبحت النار الشی َٔ؛ اندک برگردانید آتش گونه ٔ چیزی راو بسوخت . (منتهی الارب ). || بانگ کردن روباه . (تاج المصادر): ضَبح الثعلب ؛ بانگ کرد روباه . || ضَبحه ؛ خصومت کرد او را. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله