ترجمه مقاله

ضجع

لغت‌نامه دهخدا

ضجع. [ ض َ ] (ع اِ) نباتیست که بدان جامه شویند. ج ، اضجاع . (مهذب الاسماء). غاسولیست که بدان جامه ها شویند. (منتهی الارب ). || گیاهی است مانا بخیار و بادرنگ ریزه مگر که این از خیار بزرگتر است و شاخهایش چهارپهلو، و آبش اگر بر شیر خفته افشرند خوش می گرداند و باه را قوة دهد. (از منتهی الارب ). هو مثل الضغابیس الاّ انه اغلظ بکثیر و هو مربعالقضبان و فیه حموضة و مرارة یؤخذ فیشدخ و یعصر ماؤه فی اللبن الذی قد راب فیطیبه و یحدث فیه لدغ اللسان قلیلاً و مرارة و هو جید للباه ... (ابن البیطار).
ترجمه مقاله