ترجمه مقاله

ضد

لغت‌نامه دهخدا

ضد. [ ض َدد ](ع مص ) غالب آمدن بر کسی . (منتهی الارب ). غالب شدن در خصومت بر کسی . || بازگردانیدن چیزی را از کسی . (منتخب اللغات ). برگردانیدن چیزی را از کسی وبازداشتن بلطف و نرمی . (منتهی الارب ). || پر کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر). پر کردن مشک و جز آن . (منتخب اللغات ). پر کردن مشک را. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله