ترجمه مقاله

ضروس

لغت‌نامه دهخدا

ضروس . [ ض َ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ بدخو گزنده دوشنده را. (منتهی الارب ). اشتر که دندان کُنَد دوشنده را. (مهذب الاسماء). ناقه که گاه دوشیدن بگزد. گزنده . (منتخب اللغات ). || ماده شتر که در نو زادن بگزد (؟). (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). || آن کس که تیرهاء قمار بگرداند. || شدید. (مهذب الاسماء): حرب ضروس ؛ حرب مهلکة.
ترجمه مقاله