ترجمه مقاله

ضمیری

لغت‌نامه دهخدا

ضمیری . [ ض َ ] (اِخ ) شاعری است باستانی .بیتی چند از اشعار او در لغت نامه ٔ اسدی آمده است :
گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پرده ٔ عشرا برند
رونق پالیز رفت اکنون که بلبل نیمشب
بر سر پالیزبان کمتر زند پالیزبان
کرد شاها مهرگان ازدست گشت روزگار
باغ راکوته دو دست از دامن فروردجان .
ترجمه مقاله