ترجمه مقاله

ضیزن

لغت‌نامه دهخدا

ضیزن . [ ض َ زَ ] (اِخ ) ابن معاویة العبید السلیحی القضاعی . فرمانروای شهر خضر در میان دجله و فرات بعهد شاپور پسر اردشیر. صاحب مجمل التواریخ و القصص در ذکر پادشاهی شاپور پسر اردشیر آرد:... او را [ شاپور را ] با ضیزن ملک عرب حرب افتاد و او از دشت رومیان بود. اندر حصار رفت از شاپور تا دخترش بر شاپور شیفته شد و حصار به دست شاپور اندر نهاد و ضیزن کشته [ شد ] و [ شاپور ] این دختر را به زن کرد و باز بکشتش چنانکه گفته شود، و اندر شاهنامه ٔ فردوسی چنانست که این حادثه شاپور ذوالاکتاف را افتاد و نام ضیزن طایر گوید، در سیرالملوک چنانست که شاپور اردشیر بود، و اﷲ اعلم . ابن البلخی در فارسنامه گوید: و از سرگذشت او [ شاپور پسر اردشیر ]یکی آن است که امیری بوده ست از امرای عرب ضیزن نام از قبیله ٔ بنی قضاعه و خلقی بسیار بر وی جمع شده بود ودر کوهها که بحدود تکریت است قلعه ای داشت محکم و دروقتی که شاپور بخراسان بود بی ادبیها و دست درازیها کرد، پس چون شاپور بازآمد قصد او کرد و مدتی حصار او می داد و قلعه ٔ او نمی شایست [ ظ: نمیتانست ، یا نمیدانست ، یا نمی یارست ] ستدن و این ضیزن دختری داشت نضیره نام شاپور را بدید و بر وی عاشق شد و در سِر پیغام داد به شابور کی اگر عهد کنی مرا بخواهی عیب و عوار این دز تو را بنمایم تا بستانی ، شاپور بر این جملت عهد بست و دختر راه گشادن آن بدو نمود و قلعه بستد و ضیزن را و هر کی در آن قلعه بودند بکشت و این دختر رابیاورد و زن کرد، و سخت پاکیزه و باجمال بود، و گویند یک شب با شاپور بهم در جامه ٔ خواب خفته بود، می نالید، شاپور پرسید که از چه می نالی ، این دختر گفت در زیر پهلوی من چیزی است که مرا رنج می رساند، چون بدیدند ورق موری (؟) بر پهلوی او سخت شده بود و آن را مجروح کرده و خون روان شده ، شاپور از آن در تعجب ماند و او را گفت پدرت تو را چه غذا می داد که چنین نازک برآمده ای ، دختر گفت مرا مغز استخوان و مسکه و انگبین مصفی به غذا دادی و شراب مروّق بجای آب . شاپور گفت پس چون تو بپدر نشایستی که تو را بدین سان پرورید بدیگری چگونه شایی . بفرمود تا گیسوهای او را در دنبال اسب توسن بستند تا می دوید و او را پاره پاره گردانید.
زرکلی صاحب الاعلام گوید:آثاری از ضیزن بجای مانده که از آنجمله عُریسات است (در میان کوفه و قادسیه ) و طیزناباد که محرف ضیزن آباد است نام داشته . در حبیب السیر نیز سرپیچی ضیزن و کشته شدن وی به دست شاپور مشروح آمده است . رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 79 و مجمل التواریخ و القصص ص 63 و الاعلام زرکلی ج 2 ص 441 و فارسنامه ص 61 و 62 شود.
ترجمه مقاله