ترجمه مقاله

طاهرتونی

لغت‌نامه دهخدا

طاهرتونی . [ هَِ ] (اِخ ) از قصبه ٔ تون و پدرش دردربار شاه عباس وقایعنگار بوده ، این بیت از اوست :
سر تا قدمم رفته بتاراج نگاهی
از چشم و دلم ماند همین اشکی و آهی .

(قاموس الاعلام ترکی ج 4).


ترجمه مقاله