ترجمه مقاله

طایجوبهادر

لغت‌نامه دهخدا

طایجوبهادر. [ ب َ دُ ] (اِخ ) از امرای لشکر مغول در عهد غازان و پدر غزان است که با یاغیان همدست بود. رشیدالدین فضل اﷲ ذیل «مخالفت اندیشیدن سوکا و بارولا» آرد : و بیشتر جماعت دشمنان (سوکا و بارولا) مقهور شدند و طایفه ای که مانده اند ارسلان اغول را بزرگ خود ساخته اند و بپیلسوار آمده ... و امرا که با ارسلان اغول بودند: تولک پسرعم اوجان امیرسلاح بود و اینه بک پسر اشک توغلی از جلایر و غزان پسر طایجوبهادر و موسی ترخان ...(تاریخ غازان ص 99). و رجوع به ص 100 و غزان شود.
ترجمه مقاله