ترجمه مقاله

طباطبا

لغت‌نامه دهخدا

طباطبا. [ طَ طَ ](اِخ ) اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب علیه السلام . لقب به لانه کان یبدل القاف طاءً. او لانه اعطی قباء، فقال : طباطبا، و یرید قباقبا. (منتهی الارب ). لقب اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن علی علیه السلام که در زبان لکنت داشت و بجای قاف طاء میگفت . آورده اند که در ایام خردسالی بروز عید والد بزرگوار او، به او فرمود که چه نوع جامه برای تو مهیا کنم ؟ او گفت :طباطباء یعنی قباقباء از آن روز اسماعیل به لقب طباطبا مشهور گشت و اولاد او را سادات طباطبائی گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و صاحب قاموس الاعلام آرد: ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسین بن علی بن ابی طالب یکی از سادات است و زبانش لکنت داشته و بتلفظ «ق » مقتدر نبود و آنرا مانند حرف «ط» تلفظ میکرده است . روزی از خادمش قبای خودرا درخواست میکرد عوض «قباقبا»، «طباطبا» گفته و ازاین رو بهمین کلمه خود و اولاد و احفادش ملقب شدند. رجوع به ابن طباطبا شود. و صاحب تاج العروس مینویسد:لقب شریف اسماعیل الدیباج بن ابراهیم العمربن حسن مثنی بن حسن سبطبن علی بن ابیطالب کرم اﷲ وجهه و رضی عنهم و چنانکه نسب شناسان بدان تصریح کرده اند این کلمه لقب پسر وی ابراهیم بن اسماعیل بوده و رای صواب همین است . و وی را از این رو بدان نامیده اند که بسبب لکنت زبان «ق » را «طا» می گفت یا بدان سبب که قبائی به وی دادند و او گفت : طباطبا و چنانکه پیداست هر دو وجه یکسان است و با هم منافی نیستند. و ابونصر بخاری بنقل از کتاب النسب تألیف امام الناصر للحق آورده است که مردم سواد وی را بدین لقب خواندند و طباطبا بزبان نبطی بمعنی بزرگ بزرگان (سیدالسادات ) است و برخی گفته اند وجه تسمیه ٔ وی بدین لقب این است که پدر وی هنگامی که خردسال بود می خواست برای او جامه ای بسازد و او را میان پیراهن و قبا مخیر ساخت . او گفت : طباطبا، یعنی قباقبا. و در خاندان طباطبا گروهی از لحاظ حدیث وفقه و اصل و نسب شهرت یافته اند و این خاندان در میان طالبیان اهمیتی بسزا داشته اند. (از تاج العروس ).
ترجمه مقاله