ترجمه مقاله

طبرسی

لغت‌نامه دهخدا

طبرسی . [ طَ ب َ ] (اِخ ) مؤلف روضات الجنات آرد (ص 18): ابومنصور احمدبن علی بن ابی طالب الطبرسی ، از مردم طبرستان بفتح طا و با و راء و اسکان سین ، چنانکه حازمی بر آن رفته و عامه نیز همین عقیده را دارند، یا فتح دو حرف نخستین با سکون سین صاحب ترجمه اهل ساری که یکی از شهرستانهای مشهور مازندران است بوده ، چنانکه شاگرد مشهور او: محمدبن علی بن شهرآشوب السروی المازندرانی رحمةاﷲ نیز منسوب به ساری میباشد. و گاه بر غیر قیاس منسوب به طبرستان را طبری گویند، مانند شیخ ابوعلی طبری ، و قاضی ابوالطیب طبری ، و نسبت طبری به طبرستان ، مانند طبرانی است نسبت به طبریه ٔ اردن از بلاد شام و چنانکه در نسبت بطبرستان گویند فلان الطبری ، و الدارهم الطبریة، همچنان گویند:فلان الطبرانی (در نسبت بسوی طبریةاردن از بلاد شام ) و طبرانی مؤلف معجم کبیر نیز از طبریه ٔ شام میباشد،گاهی هم طبریه را در مورد نسبت به قریه ای که نزدیک شهر واسط واقع است استعمال کنند، و در کتاب ریاض از شیخ و استاد خود علامه ٔ مجلسی رحمةاﷲ نقل کرده که او در کتابی چنین دیده که طبرسی معرب تفریشی ، نسبت به تفریش یکی از آبادیهای توابع قم است ، چنانکه دوریستی معرب درشت ، یکی از آبادیهای توابع تهران میباشد. صاحب ریاض بر این سند افزوده است که بعضی از معاصرین نیز با قول آخرین موافقت کرده اند، و هو غریب ٌ. و سوف یأتی فی ترجمة حمزةالدیلمی . و بالجمله این مرد از بزرگان متقدمان اصحاب ما میباشد و از جمله کسانی که ازاو روایت دارند، شاگرد سابق الذکر اوست که در کتاب معالم العلماء نام شریف او را ذکر کرده و گفته است که شیخی احمدبن ابیطالب الطبرسی . او راست : کتاب الکافی فی الفقه ، حَسن ٌ، الاحتجاج و مفاخرالطالبیة، تاریخ الائمة و فضائل الزهراء - انتهی . (روضات الجنات ص 18). صاحب معجم المطبوعات عنوان وی را بدین نحو آورده است : ابومنصور احمدبن علی بن ابیطالب الطبرسی . (الشیخ ...) و یعرف بالشیخ الطبرسی الاول . صاحب روضات الجنات در جلداول نام او را ذکر کرده ، گوید: عالم و فاضل و محدّث ثقة است . وی راست : کتاب الاحتجاج علی اهل اللجاج ، کتابی است نیکو و بسیار سودمند، و سال وفات او را ذکر نکرده است . کتاب مذکور در مذهب طایفه ٔ شیعه و انتصاربر اهل بیت رسول خدا صلوات اﷲ و سلامه علیهم تألیف شده . صاحب روضات گوید: آن کتابی است معتبر و بین طایفه ٔ شیعه شهرتی بسزا دارد و مشتمل است بر آنچه از دلائل نبوت و امامت ، بلکه بسیاری از دلایل اصحاب بزرگوار پیغمبر با گروهی از اشقیاء و مخالفین را نیز که به دست آورده و بر آن آگاهی یافته است بر آن افزوده ، و در اواخر کتاب نیز تدقیقات بسیاری که از ناحیه ٔ مقدسه به بعضی از بزرگان شیعه صادر شده درج کرده است . کتاب مزبور در سالهای 1268 و 1302 در تهران طبع شده . (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1228). و صاحب ریحانة الادب آرد: شیخ احمدبن علی بن ابیطالب ، مکنی به ابی منصور. عالم فاضل جلیل فقیه متکلم کامل نسابه و از اهالی ساری مازندران و از ثقات محدثین و اکابر علمای امامیه ٔ اواسط قرن ششم هجری و با ابوالفتوح رازی و فضل بن حسن طبرسی متوفی 548 هَ . ق . معاصر و از اساتید و مشایخ روایت شیخ منتخب الدین متوفی در 585 هَ . ق . و ابن شهرآشوب متوفی 588 هَ . ق . بود. خودش با دو واسطه از شیخ طوسی و با چند واسطه ٔ دیگر از صدوق روایت می نماید و شهید اول در غایةالمراد فتاوی و اقوال او را بسیارنقل میکند و از آثار جلیله ٔ اوست : 1 - الاحتجاح علی اهل اللجاج . 2 - تاج الموالید در انساب ، چنانچه بعضی گفته لکن رجوع به شرح حال فضل بن حسن طبرسی کنند. 3 -تاریخ الائمه (ع ). 4 - فضائل الزهراء. 5 - الکافی در فقه . 6 - مفاخر الطالبیه . و اشهر از همه کتاب اجتماع مذکور اوست که در السنه دائر و به اجتماع طبرسی معروف و به کثرت فوائد موصوف و بارها به طبع رسیده ... وکسانی که تألیف این کتاب احتجاج را به فضل بن حسن طبرسی نسبت داده اند، بخطا رفته اند. (ریحانة الادب ج 3 ص 18). ابن شهرآشوب او را در معالم العلما به این نسبت (طبرسی ) خوانده و گوید: «شیخی احمدبن ابیطالب الطبرسی له الکافی فی الفقه ». رجوع به همین لغت نامه ذیل احمد، روضات الجنات ص 18 و سبک شناسی ج 3 ص 304 شود.
ترجمه مقاله