ترجمه مقاله

طحاء

لغت‌نامه دهخدا

طحاء. [ طَ ] (اِخ ) چهار دیه است به مصر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). چهار قریه که به نام طحاء و از توابع مصر است بدین شرح است : دو قریه ٔ آن در خاور مصر است که یکی از آن دو را طحاالمرج نامند. سومین از اعمال فیوم است و معروف به طحاالخراب میباشد. چهارمین از اعمال اشمونین است که آنرا طحاالمدینة نامند و معروف به اُم ِّعامودین نیز هست . و ابوجعفر طحاوی مُحدّث مشهور منسوب به چهارمین طحاء است . (تاج العروس ). و صاحب قاموس الاعلام آرد. نام خطه ای است در شمال صعید مصر در طرف مغرب رود نیل و وطن جمعی از مشاهیر معروف به طحاوی بوده است .
ترجمه مقاله