ترجمه مقاله

طحاوی

لغت‌نامه دهخدا

طحاوی . [ طَ ] (اِخ ) نظامی عروضی در چهارمقاله در ضمن مقاله ٔ دوم که بقای نام پادشاهان و بزرگان عصر را وابسته ٔ به نظم رائع و شعر شائع شعرا دانسته ، طحاوی نامی را در ردیف شعرای آل سامان ، مانند رودکی و هم طبقگان وی اسم برده ، و محمد قزوینی در تعلیقاتی که بر چهارمقاله نوشته اند تذکر داده اند که : کذا فی النسخ الثلاثة، و معلوم نشد کیست . (متن ص 28 و تعلیقات ص 130). در نسخه ٔ س از لغت نامه ٔ اسدی که یکی از مآخذ طبع و نشر لغت نامه ٔ مزبور بوسیله ٔ عباس اقبال بود دو بیت ذیل را به طحاوی نسبت داده است :
لبت گوئی که نیم کفته گُل است
می و نوش اندرو نهفتستی
زلف گوئی ز لب نهازیده ست
به گله سوی چشم رفتستی .
ظاهراً طخاری باشد و این تصحیف از دست کتاب ناشی شده . رجوع به لغت نامه ٔ اسدی چ اقبال ص 105 و تعلیقات چهارمقاله چ معین شود.
ترجمه مقاله