ترجمه مقاله

طراغوبوغن

لغت‌نامه دهخدا

طراغوبوغن . [ طِغ ُ ] (معرب ، اِ) قومینی .قومین . مثلث . نوعی از گیاهان از خانواده ٔ مرکبان ، شامل پنجاه نوع که در قاره ٔ قدیم یافته شود. (در فرانسه پنج قسم آن وجود دارد). این گیاه را رازی یاد کرده و آنرا قوسی نامیده است . دیسقوریدوس در دوم گوید: و برخی آنرا قومسی خوانده اند. و آن نی کوتاهی است دارای برگی شبیه به برگ گیاه زعفران و ریشه ٔ آن درازاست و بر ساقه ٔ آن سر بزرگی است که در کناره ٔ آن میوه ٔ سیاهی دیده میشود. این گیاه بمصرف خوردن نیز میرسد. غافقی گوید: رازی گفته است قومسی گیاهی است که در گندم زارها و جز آن می روید و آنرا مثلث نامند. و صاحب «کتاب » الفلاحة گوید: ساقه ٔ آن کوتاه است که چه بسا بر آن برگهای دراز باریک می روید که گوئی نسبت به خود گیاه سبزی برگها شدیدتر است و گاهی هم ساقه ٔ مزبور بی برگ است و آنرا ریشه ٔ دراز درشتی است برنگ خاکی که دارای پوست غلیظی است و در سر آن باری است شبیه به غوزه ٔ پنبه و در درون آن تخمی است که مأکول و لذیذ و خوشبو است و ریشه ٔ آن بسیار شیرین است . مردم آنرا با ساقه میخورند و برای بسیاری اشک آوردن چشم سودمند است و هم بوی بد دهان را رفع کند. (از مفردات ابن البیطار). و رجوع به ترجمه ٔ ابن البیطار لکلرک شود.
ترجمه مقاله