ترجمه مقاله

طرفوزن

لغت‌نامه دهخدا

طرفوزن . [ طَ زَ ] (نف مرکب ) کنایه از چوبدار و چاوش و یساولی باشد که پیش پیش امرا و سلاطین رود و مردم را از میان راه به طرفی نهیب دهد. (برهان ). این کلمه تصحیفی است از «طرقوازن » که جزء اول آن فعل امر مخاطب صیغه ٔ جمع مذکر از تطریق یعنی بر کنار و دور شوید و جزء دوم آن مخفف زننده است که من حیث المجموع «دورباش گو» به صیغه ٔ فاعلی معنی دهد. رجوع به طرقوازن شود.
ترجمه مقاله