ترجمه مقاله

طرقوازن

لغت‌نامه دهخدا

طرقوازن . [ طَرْ رِ قو زَ ] (نف مرکب ) نقیب و چوبدار. (غیاث اللغات ). آنکه پیشاپیش شاه ، یا زن او، یا امیری ، یا زنی محترمه ، «راه دهید» گوید. رشیدی این کلمه را در فرهنگ خود بصورت طرقوازنان آورده گوید: یعنی چاوشان و چوبداران که پیش پیش ملوک و سلاطین روند و مردم را از راه دور کنند و طرقواگویان نیز گویند. (فرهنگ رشیدی ) :
با سایه ٔ رکاب محمد عنان درآر
تا طرقوازنان تو گردند اصفیا.

خاقانی .


رجوع به طرقوا شود.
ترجمه مقاله