ترجمه مقاله

طلائی

لغت‌نامه دهخدا

طلائی . [ طِ ] (اِخ ) دهی از بخش میان کنگی شهرستان زابل در 12هزارگزی شمال ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان . جلگه و گرم و معتدل با 101 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند. محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ترجمه مقاله