ترجمه مقاله

طلاطلة

لغت‌نامه دهخدا

طلاطلة. [ طُ طِ ل َ ] (ع اِ) بیماری سخت عاجزکن اطباء. || بلا. گویند: رماه ُ اﷲ بالطلاطة؛ ای الداء العضال . داهیه . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). طلطلة. طلطل . (منتهی الارب ). || گوشتپاره ای است در حلق یا در کرانه ٔ جای فروبردن لقمه و آن فروآمدن کام است که جهت آن طعام و شراب به سهولت فروبرده نشود. || بیماریی است در پشت خر که قطع کند آن را. طلاطل . || مرگ . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله