طلاکوب
لغتنامه دهخدا
طلاکوب . [ طِ / طَ ] (نف مرکب ) آنکه ورقهای طلا و نقره را بسازد. میرزا طاهر وحید راست :
دلم شیوه ٔ یار را پیشه کرد
که گشتم طلاکوب این رنگ زرد.
ملا طغرا راست :
به کف دارم از پنجه خایسک درد
ز بهر طلاکوبی رنگ زرد.
دلم شیوه ٔ یار را پیشه کرد
که گشتم طلاکوب این رنگ زرد.
ملا طغرا راست :
به کف دارم از پنجه خایسک درد
ز بهر طلاکوبی رنگ زرد.
(از آنندراج ).