ترجمه مقاله

طلیق

لغت‌نامه دهخدا

طلیق . [ طَ ] (ع ص ) خنده روی . (منتهی الارب ). گشاده روی . (منتهی الارب ) (دهار). || از قید رسته . (منتهی الارب ). رهاشده ٔ از بند. (منتخب اللغات ). رهاکرده . (منتهی الارب ). آزادکرده (پس از بردگی ). از بند رهاکرده . ج ، طُلقاء. (مهذب الاسماء).
- رجل طلیق الیدین ؛ اذا کان سخیاً. (مهذب الاسماء). بخشنده .
- طلیق الاله ؛ باد است . (منتهی الارب ).
- طلیق اللسان ؛ تیززبان . گشاده زبان .
- طلیق الوجه ؛ خندان و گشاده روی . (منتخب اللغات ).
- لسان طلیق ؛ زبان فصیح . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله