ترجمه مقاله

طمار

لغت‌نامه دهخدا

طمار. [ طَ رَ / رِ ] (ع اِ) (کلمه ٔ غیرمنصرف ) جای بلند. گویند: انصب علیه من طَمارَ (بالفتح عن الکسائی وبالکسر عن الاصمعی )، و فی الحدیث : فلیزم نفسه من طمار؛ ای الموضع المرتفع، و قیل اسم جبیل ؛ ای لاینبغی ان یعرض نفسه للمهالک قائلاً قد توکلت . (منتهی الارب ).
- ابنتاطمار ؛ دو کوه پشته است بلند. (منتهی الارب ).
- بنات طمار ؛ سختی و داهیه . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله