طناب قورق
لغتنامه دهخدا
طناب قورق . [ طَ ب ِ ق ُ رُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) طنابی که گرد خیمه ٔ سلاطین کشند ودر سواری سلاطین و حکام بندند از جهت امتناع آمدورفت مردم عوام از عالم باره که در هندوستان مرسوم است ودر آن زبان جالی گویند. شفیع اثر راست :
ز چین جبه فرومایگان دنیادار
کشیده اند طناب قورق برای فقیر.
و له :
بر سر راه او طناب قورق
بسته از چله ٔ کمان باشد.
ز چین جبه فرومایگان دنیادار
کشیده اند طناب قورق برای فقیر.
و له :
بر سر راه او طناب قورق
بسته از چله ٔ کمان باشد.
(از آنندراج ).