ترجمه مقاله

طورگ

لغت‌نامه دهخدا

طورگ . [ طُ وُ ] (اِخ ) نام یکی از پهلوانان افراسیاب تورانی ، آنکه پذیره ٔ زنگه ٔ شاوران رفت . فردوسی در این باره گوید :
بشد زنگه با نامور صد سوار
گروگان ببرد ازدرِ شهریار
ببردش همه خواسته هرچه بود
که از پیش گرسیوز آورده بود
چه در شهر سالار ترکان رسید
خروش آمد و دیدبانش بدید
پذیره شدش نامداری بزرگ
کجا نام او بود جنگی طورگ
چو شد زنگه ٔ شاوران نزد شاه
سپهدار برخاست از پیشگاه .

(شاهنامه چ بروخیم ج 3 ص 586).


ترجمه مقاله