ترجمه مقاله

طوطک

لغت‌نامه دهخدا

طوطک . [ طو طَ ] (اِ) طوطی . ببغاء. اسم عامی طوطی است که بعربی ببغاء نامند. (فهرست مخزن الادویه ): و اندر دشتها و بیابانهای وی [ هندوستان ] جانوران گوناگونند، چون پیل و گرگ و طاووس و کرکوی و طوطک و شارک و آنچه بدین ماند. (حدود العالم ).
بر الواح ایوان کیوان مثالش
سپیدآب قمری و زنگار طوطک .

؟ (از جُنگی خطی مورخ به 651 هَ . ق .).


|| نام سازی است و در عرف الغوزه خوانند. میرنجات راست :
ارغنون و نی و قانون برد از دل شک را
کوک کن توتک و طنبور و دف و تنبک را.

(از آنندراج ).


و در تداول محلی گناباد بر سازی دهنی که از گل پخته سازند اطلاق شود و در شمار بازیچه های کودکان است . رجوع به مقاله ٔ آلات موسیقی ایران قدیم در مجله ٔ موسیقی شماره ٔ 6 دوره ٔ 3 ص 67 شود.
ترجمه مقاله