ترجمه مقاله

طیرانس

لغت‌نامه دهخدا

طیرانس . [ ن َ ] (اِخ ) (کتاب اعمال رسولان 19:9). مدرس فلسفه ٔ یونان بود در افسس ، و پولس حواری در مدت دو سال در مدرسه ٔ او تعلیم میداد لکن مدرسه ٔ مرقوم مثل سایر مدارس نبود چنانکه بعضی گمان دارند بلکه محلی بود که روزها در اوقات معین در آنجا فراهم آمده مشغول درس میشدند. (اول تاریخ ایام 4:14) (قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله