ترجمه مقاله

طیطوی

لغت‌نامه دهخدا

طیطوی . [ طی طَ وا ] (ع اِ) نوعی از مرغ سنگخوار یاغیر آن است . (منتهی الارب ). قسمی از قطا بلندپای یا مرغی دیگر. (قاموس ). ضرب من القطا او غیره و قیل هو طائر لایفارق الاَّجام و کثرة المیاه . (قطر المحیط). ارسطاطالیس گفته است در کتاب «النعوت » که آن مرغیست که هیچگاه در غیر بیشه و آب فراوان زیست نکند، چه این پرنده گیاه و گوشت نخورد و قوت آن از کرمهای متولد از کثافات کنار بیشه ها میباشد. باز شکاری از آنجا که درنتیجه ٔ تولید حرارت در کبد غالباً بیمار گردد در جستجوی طیطوی افتد، چون آن را آشکار کند کبد وی را بخورد و بهبود یابد. هنگام آواز کردن آرام باشد و هیچگاه از موضع خود دور نشود مگر هنگامی که باز در جستجوی وی بود که در آن وقت از جای خود فرار کند و محل خویش را تغییر دهد. چون شب درآید فریاد و فرار کند امادر روز هنگام فرار آواز نکند و خود را میان گیاهها پنهان سازد. (حیوة الحیوان ) : زعموا ان ّ طائراً من طیور البحر یقال له الطیطوی کان وطنه ساحل البحر. (کلیله و دمنه ٔ ابن المقفع). و او راست [ مریخ را ] شب پرو طیطوی و هر مرغی که سرخ باشد. (التفهیم ). آورده اند که نوعیست از مرغان آب ، طیطوی گویند. (ترجمه ٔ کلیله ٔ بهرامشاهی ). رجوع به طیطو و تیتو شود.
ترجمه مقاله