ترجمه مقاله

طین نیشابوری

لغت‌نامه دهخدا

طین نیشابوری . [ ن ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طین مأکول خوانند و آن گِلی است که خام و بریان کرده خورندو بدان تنقل کنند و وی نوعی از طین الحر بود و لون وی بغایت سفید بود مانند اسفیداج و بشیرازی گل سفید خوانند. طبیعت وی سرد و خشک بود و گویند گرم بود بسبب شوری که دارد. قوت فم معده را بدهد و غشی را نافع بود و منع قی بکند و تری معده زایل کند. و مقدار مأخوذ از وی یک درم بود تا یک مثقال و زیاده ازین مفسد مزاج بود و سده آورد و سنگ در گرده پیدا کند و ضرر آن انیسون و تخم کرفس کم گرداند و ناخوردن وی اولی بود ازبهر آنکه فساد وی زیادت از صلاح وی بود. و آب رفتن از دهان در وقت خواب شهوت کلبیه را بغایت مفید بودو غثیان و کرب هیضه را سودمند بود. (اختیارات بدیعی ). طین خراسانیست . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ). طین حرّ. طین مأکول . طین اکل . گل خوراکی .
ترجمه مقاله